-
فانوس-11
چهارشنبه 9 خرداد 1403 20:18
وفاداری جزو برترین خصلت هاست. شخص وفادار یعنی شخصی که اگر بیندیشد و تشخیص درست دهد در راهی در جانب خدا و دوستان خدا همواره محکم می ایستد نه شیفته زمینست بلکه شیفته ذات درست و عاقبت بخیری در نمودار هدف برای رضایت خداست. آینه تبلور درون او را روشن میکند زلال مثل آبست.راکت و کدر نیست.مراتب انسانیت مراتب مختلفیست.عیار...
-
فانوس-10
چهارشنبه 9 خرداد 1403 20:18
چه چیزی انسان را در امواج طوفان انگیز زندگی نگه میدارد امید به خدا.انسانی که در تمام سختی ها نبرد و نیفتد باید رشته اتصال محکم داشته باشد.اتصال محکم یعنی هر چقدر این اتصال ببرد پر شود به زنجیره اتصال.حالا اگر اتصال که اصل آن محکم هست از درون قطع شود دوباره وصل شدن به اتصال ایمان یعنی بدانیم که در یک اشتراکات انسانهایی...
-
فانوس-9
چهارشنبه 9 خرداد 1403 20:17
دغدغه مهمترین اموریست که نشان دهنده اعتقاد هر شخص به تعاریف مختلف در آن تعریف میشود.دغدغه. کوبیدن. جستن.اگر دغدغه نباشد فانتزی امور شکل خود را میگیرد. پس تکاپوی و دغدغه مندی و تمام تعاریف آن نشان میدهد یک شخص به آن مسئله چقدر اهمیت میدهد.اگر امور دیگر مخصوصا در امور معنوی دخالت کند سریع مفهوم آن در بر انسان شکل میگیرد...
-
فانوس-8
چهارشنبه 9 خرداد 1403 20:15
1-گوش شنوا و دیده بینا و فکر درست در اختیار کسانی هست که خود را به ناشنوایی.خواب ,و بستن فکر نزنند زیرا هر آنچه درست تمیز داده شود نیکو است. 2-هر کسی برای آنچه در تفکر و بینش و درست عمل کردن تقویت شد هم در ذات و هم در برون درست عمل میکند. 3-غرور مایه آفت و درون نگری مایه برکت زیرا درون و برون زیبایی آن در رفتارست....
-
فانوس-7
چهارشنبه 9 خرداد 1403 20:13
اگر توانستیم خشم را کنترل کنیم یعنی بذر تاریکی را در کوچکترین نمود آن درونمان خشک کردیم.در تحول انسانی نو شدن یعنی دقیقه و دقایق و ساعتهای تو نو بشود در سمت کمال و روشنایی بیشتر اگر یک در جا زدید یعنی یه پله عقب تر رفتید.نو شدن در نو شدن درست و صحیح یعنی من بذر خشم.حسادت.کینه.انتقام.بدی را با بدی جبران کردن.و خشک کردن...
-
فانوس-6
چهارشنبه 9 خرداد 1403 20:11
روح های بزرگ تفکرات بزرگ هستند.تفکرات بزرگ در گنجایش روح بزرگ هست.تفکرات مثبت تفکراتی هستند که روح را از خساست در میاورد.تفکرات منفی روح را کوچک میکند.اگر در یک پارچ آب دو برابر آن آب بریزید سرریز میشود. روحی که گنجایش آن زیاد بشود انعکاسش تجلی بزرگی از معنویت میشود.خداوند بسیار بخششگر و عادل هست.بسیار مهربانست.این...
-
فانوس-5
چهارشنبه 9 خرداد 1403 20:10
فانوسی ارزش دارد که برای کنار طاقچه نباشد. فانوس یعنی برداشتن درون آن را پر کردن و رفتن در مسیر تاریکی برای روشنایی بخشیدن به آن مسیر اگر در مسیری تاریک قدم بردارید باید روشنایی درون شما مسیر را روشن کند. صرف آدم چگونه هست چه مسیری هست نباشد بلکه هدف ساختن بنای انسانیت باشد نه اینکه حال یک انسان چگونه هست زیرا ساختن...
-
فانوس-4
چهارشنبه 9 خرداد 1403 20:09
دری زنگ زده قفل محکمی بر آن. در زنگ زده بدون نگاه بی ارزش و قفل آن زنگ زده.در بدون کارایی و در بدون کارایی فقط بستن آن.اما در زنگ زده قفل زنگ زده. جلوی آن علفهای هرز. و بدون مصرف و نگاه کردن.در باز میشود و قفل آن برداشته میشود.زمین خالی پر از علفهای هرز بی مصرف. داخل زمین میشوید. علفهای هرز آن را میچینید. و یک بیل و...
-
فانوس-3
چهارشنبه 9 خرداد 1403 20:08
مفید بودن چیست؟مفید بودن به چه دردی میخورد؟مفید بودن چه کارایی دارد؟مفید بودن یعنی بی تفاوت نبودن نسبت به اموراتی که میتواند احیا کننده باشند.مفید بودن در هر کاری که به نفع بشریت باشد و حاصل آن بتواند به انسانها کمک کند.اول آن رضایت خدا و دوم آن آرامش خود انسان هست.انسان مفید نسبت به گیاه.حیوان.و انسانها و طبیعت.و...
-
فانوس-2
چهارشنبه 9 خرداد 1403 20:07
با توجه بر اینکه کلمات و جملات در زندگی تحول ایجاد میکند و راهنمایی ها میتواند راهگشای مسیری باشد به هدایت امر درست و اینکه بشریت یعنی جمعیت زیاد و در این جمعیت افراد زیاد بدنبال کسب حقیقت هستند که بتواند آنها را راهنمایی کند هر کتابی بلواقع به آنچه بیان میشود تمیز داده میشود.تمیز ما میتواند بر حقیقت و کمال و شناخت...
-
فانوس-1
چهارشنبه 9 خرداد 1403 20:07
فانوس سمتی هست به روشنایی سمتی هست به حقیقت .برای فهمیدن حقیقت باید روشنایی را دریافت و برای فانوس شدن باید سوخت تا روشنایی بخشید سوخت این فانوس تفکر هست و درونش هدف.وقتی هدف روشنایی شد میشود درون آن رفت و تاریکی ها را زدود.اگر روشنایی بتواند تفکری را از تاریکی نجات دهد چه بسا روشنایی هایی بتوانند ارمغانی آورند به نام...
-
حسام الدین شفیعیان-شعر
چهارشنبه 9 خرداد 1403 20:03
-
/پازل باران زده/
چهارشنبه 9 خرداد 1403 20:03
/پازل باران زده/ بین این فاصله را خط بزن دو سه بیتی هم شده فاصله را ضرب بزن ضرب بر کلمات واژه را نقطه سر خط مزن ای از قصه ها سرشار آمده در کاغذی آدمکی شده آدمک شعر مرا با خود خود رقص بزن تکیده چون برگ پائیزی بر خشک دم قلمم مرکب بزن نغمه میخوانم شاید بیدارت کنم خواب را فاصله هم میبرد شعر را واژه را باران کلمات نقطه های...
-
شاعر سال های دلتنگی...
چهارشنبه 9 خرداد 1403 20:01
شاعر سال های رفتگی درخت صنوبرو کاج های تندباد رفتگی شاعر سال قمری بر میلادی بازگشت چند نمونه سال زحلی زمین سرد مریخی عطاردو کهکشان نهنگ زدگی شاعر نانوایی تنور سرد گرفته جای شعر مرغابی صدا گرفته میخواند تب زندگی با پر ساز تار تار پرش پر از آواز خواب سال نیامده از جانوری خرسو پلنگو کبوترو کلاغ زدگی تنومند درخت خیال ماه...
-
خواب و بیدار زندگی
چهارشنبه 9 خرداد 1403 19:57
خواب دیدم خواب رفتم خواب را بر باد رفتم بیدار شدم خواب رفتم خواب را با باد رفتم روی خیال زندگی تلاطم زیاد رفتم سال دیدم نهنگ دیدم روی دریا والو عقاب دیدم باز آمد با ترانه شعر خود را با بهانه تاب آورد تاب زندگی را تاب فرسوده ی تاب زدگی را خواب بودم که دیدم خواب رفتم هر چه بود را با ماه رفتم...
-
پیچک زندگی
چهارشنبه 9 خرداد 1403 19:54
پیچک کنار دیوار زنگ زدگی آرزوهای بالا رفته ی یخ زدگی دیوار ترک دار پر از لانه جانوران زمین سطح مرده از خواب آوران خواب رویای آوردگی خیال مساوات نبرد هالیوودی بالیوودی خیال مار پله زندگی خواب زدگی دور تنه ی درخت مار زدگی زمین آرام نیست اما خواب زمین ماتم زدگی جوشش فوران آتش کاه زدگی
-
قطعات بلوک زده
چهارشنبه 9 خرداد 1403 19:51
کتاب سنگ های سفید و سیاه قطعات بلوک زده ی ردیف زیاد بین تمام قطعات باران بود سمفونی گورستان رویاهای خیال برخیز ای زنده درون مردگی آغاز رویش فصل بلوک های اشتراک خیال
-
/نثر بر پیچک بر مهر ورزیدن/
چهارشنبه 9 خرداد 1403 19:48
/ نثر بر پیچک بر مهر ورزیدن/ خان به خانو سطرو سطر برگ صد از برگ دگر دفتر از یک به صد سطر به خوانی چو به سطری چو تفکر بکنی چون تراوش به ذهن از تفکر بکنی خود تراشیو تراوش زافکار زبهتر بنمایی چون نمایی زخود در درون خود نمای برون از درون تراشیدن از مهر ور به سمتی به شمالو جنوبو مغربو مشرقی مشرق از هر طرف چون بنگاری نگاری...
-
/رود و دریا/
چهارشنبه 9 خرداد 1403 19:47
در مسیر رود بود سنگلاخ ها رود زصخره زدو شد سیلاب ها آرزویش به دریا رسیدن میرفت در مسیر دریا چه بود سنگلاخ ها رود گلالود شد از سنگ خاک گرفته مدتی ماندو بو گرفت زسنگلاخ ها سد او شدن تا به دریا نرسد سد او که اندیشه دریا شدن ها خروش او باران میگرفت زسنگ شکستو شد همره دریاها شاعر-حسام الدین شفیعیان
-
شهری رویایی
چهارشنبه 9 خرداد 1403 19:46
یک سبد شعر برای کلبه ی تنهایی یک سبد واژه پر از حجم دردو کمی بارانی نغمه ای که مرا میبرد با خود به شهری رویایی آنجا باغبان داشت گلی و گیاهو دلی دریایی پشت پرچین اقاقی یک نفر شعر میخواند از غم واژه کمی حرف کمی گل میکاشت جای حرفم نبود طاقچه ی حجم هجایای کشیده روی کلمات پتک انگیز ترین خورد کننده داشت کلمه روی ردیف صبح...
-
فانوس دریایی
چهارشنبه 9 خرداد 1403 19:45
موج میفشاند دریا میزند صخره میخورد دریا ساحلی دارد که فانوسکی شب برده در خود آن را میان تلاطم دریا موج میفشاند و درون خود سکوت هست تابوت درون آب تار میزند بر ان سمفونی جنگ اما صلح درونش سفید برده تابوت را دریا موج میخورد و تابوت میفتد درون اعماق آب بردگی ساحلی که میخورد تابوت را نقطه صفر دریا ساحل شنی هست اینجا درون...
-
/نظر کن به دور گردش ایام.../
چهارشنبه 9 خرداد 1403 19:44
غمی در دور گردون هی نظر کن به دور گردش ایام نظر کن ببین آشفته گشت حالم زایام نگاهی بر دل آشفته سر کن ببینا تا به کی در خود چو نظر کن نظر بر حال ما کن گر گذر کن شگفتا از همه آشفته حالی غمی دیرینه آشفته زحالی نگاهی کن ببین قلبم شکسته دلم غم بارو غم در من شکسته نگارا ای فروزاننده چو پرتو چو در بارانو چو در باریدن اشک منی...
-
/شب فانوسی/
چهارشنبه 9 خرداد 1403 19:42
/شب فانوسی/ روزگاریست که شکر خنده غمی میدارم از شکر خنده نمک در غم خود پندارم راهی که رود مرحم جانانه زآن دو سه بیتی غزلی میخوانم شب زفانوس اگر راه شد از بحر قلم چند بیتی زنو شعر زنو میدارم حسام الدین شفیعیان
-
آری اینچنین هست انسان
چهارشنبه 9 خرداد 1403 19:41
پر شکوه چو آسمان که آسمان بر آن آسمان بر نگاه ما چه جریان دارد بر آسمان چه غوغایی از دریای بیکران دریای زمین امتداد ش کجاست و آسمان انتهایش کجاست آسمان نهایت اوج اقتدار چه آفرینش زیبایی در چشمان انسان تفکر مایه نهال در بذر اندیشه درست درست اندر درستی اندر نهال بذر درست مزرعه ای که زمین آن آسمان آن آنی در آنی تفکر زآن...
-
/چراغی روشن/
چهارشنبه 9 خرداد 1403 19:38
/چراغی روشن/ گاهی بر مضرب دو ضرب میشوم تقسیم معادلات جبر میشوم گاهی حداکثر اختیار میشوم تعامل چند فصل از کوپه های قطار میشوم بین دو پل در تکامل تعامل میشوم سکوت جبر و اختیار را تعاون از تعاونی نمره چند میشوم برای سمفونی زندگان مردگان میشوم شکوهی در فصل بهاران پائیزی برگ ریز میشوم برایم شمع روشن میکنی من فانوسی در دل...
-
/شب شعر ماهی ها/
چهارشنبه 9 خرداد 1403 19:37
/شب شعر ماهی ها/ شهری که میبرد چراغ قرمز را زرد در زمستان قصه آدمک ها نغمه میخواند سروده ای برای زمین نقطه های چند نقطگی بر زمین شوریدگی موج ندارد دریا انگار خواب دریا دارد قصه فردا جایی در دل فانوسک دریایی مردی فریاد زد آی دریا شهر مرا در خود خانه دارد دلی دریا به دریا خانه دارد همانجا که مرا شعر میخواند درون جملگی...
-
/کوچه دلتنگی زمین/
چهارشنبه 9 خرداد 1403 19:36
/کوچه دلتنگی زمین/ پنجره نورفشان خورشید میخندید باران نغمه شدو خوش بارید غزل از سرو شدو آسمان دلتنگ بود شعر گم گشتو شاعر همی گم میگشت در پی کوچه ی تردید کمی باران بود ماه از پس پرده چرا نالان بود غم برایش کمی لالایی شعر برایش کمی حرف میشد قصه سرفصل غرلهای دل او میشد حسام الدین شفیعیان
-
فنجان قهوه ی یخ زده
چهارشنبه 9 خرداد 1403 19:35
فنجان قهوه ی یخ کرده ی ماتم زده قهوه روی تلخ کامی جریان زده جریان دریا را تلاطم نمک زده جای شکر اشک را رقم زده سکوت نت های باران زده صدای شکسته ی درهم زده فالش ترین فالش بر هم قطعات بریده از دفتر نت بر هم زده حسام الدین شفیعیان
-
چرخش توپ واره ی زمین
چهارشنبه 9 خرداد 1403 19:34
ساعت شنی شنزار دقایق عقربه های فلش زده تیک تاک چرخش عقربه ها بر ساعت درون قاب شیشه ای موج ساعت روی گذر جایی در پلی بروی تاریخ پل های چوبی زمین گرد چرخش توپ واره ی زمین میدان گلهای خالی دروازه شکستن دقایق رفته سرعت نور درون نور درون ساعت برای چرخش و نقطه های تیک تاک زده حسام الدین شفیعیان
-
طلوع و غروب
چهارشنبه 9 خرداد 1403 19:33
جسم ناسوتی سوت میکشد جسم ها روح میکشند روح ها طلوع میکشند طلوع ها غروب میکشند غروب ها شب میکشند شب ها روز میکشند قفس جسم میشود روح قفس نمیشود روح قفسه میشود قفسه ها کتاب میشوند کتاب ها فانوس میشوند فانوس ها کتاب میشوند انسانها چه میشوند خاکها چه میبرند و تابوت ها تار میزنند تار پیاپی میزنند و خورشید ستاره را روز و شب...