مثال قوم یاجوج ماجوج مثال فراماسونرها هست.آنها تعالیم درست رو بر میدارند و جابجا میکنند عددی رو و کلماتی رو که میدانند بد جا میزنند و کلمات اعداد تاثیری از منظر آنها به کلمات نحس و بدو شیاطینی تبدیل میکنند تا اهداف خود و این تغییرات دلایل دارد زیرا آنها به این امور و مسائل واقف میشوند و زیر سلطه خود در می آورند و خود استفاده مینمایند یعنی تعالیمی به رسیدن اهداف و از دسترس عموم خارج میکنند یعنی بدست گرفتن راه رسیدن به قدرت شدن چون زیر چرخ خود میخواهند بیاورند قدرت ماده.آنها به تمامی علوم غریبه و فرکانس غلط واردند.کتاب های آنها و پول آنها زیاد و خوراکشان به اندازه تمام جهان ماده هست.آنها خیریت شریت رو با هم آمیخته میکنند و توقع داوری بر خیریت ها دارند اما شریت میچربه.و اعمال خوب را نابود میکند زیرا هرم آنها هرم جهانی در سطوح مهم و تاثیر گذار هست و راه را خراب میکنند برای حفظ قدرت و تخریب یواش یواش ادیان تا جهان ماده غالب شود بر فکر انسانها در آن.
اصلان نباید با افرادی که عیسی در جسم رو انکار میکنند ادله آورد.زیرا دجال هستند.دجال ها ماده پرستند یعنی با سی سکه نه ده سکه هم و کمتر حق رو کتمان میکنند.
مثال اگر گفته میشده یحیی همان الیاس هست.فکر میشده یحیی همان الیاس روح الیاس .و یحیی یک معجزه نکرد در حالی که الیاس قوی بود.روح دریافت و داده میدهد اما میزان او.یعنی الیاس با آن قوت در جسم تثبیت جایگاه او و یحیی جایگاه خود جسم ناتوان و روح خواهان.و اینجا میزان خدا.یعنی تاب او و میزان او.و کسی جای کسی دیگر نمیگیرد به اصل آن که باید باشد.میزان و قدرت داده شده به انبیا و رسولان و ...
در زمان کهن در اعمال رسولان محکمه بر رستاخیز مردگان بود یعنی آنها چه بر آنچه از طریق ایمان باید میرسیدند به شجره نامه ها متوسل میشدند.آن زمان گفته شده.