5 و چون ترسان شده، سرهای خود را به سوی زمین افکنده بودند، به ایشان گفتند، چرا زنده را از میان مردگان میطلبید؟
8 پس سخنان او را بهخاطر آوردند.
23 و جسد او را نیافته، آمدند و گفتند که فرشتگان را در رؤیا دیدیم که گفتند او زنده شده است.
20 و چگونه رؤسای کَهَنه و حکّامِ ما او را به فتوای قتل سپردند و او را مصلوب ساختند.
36 و ایشان در این گفتگو میبودند که ناگاه عیسی خود در میان ایشان ایستاده، به ایشان گفت، سلام بر شما باد.
31 زیرا اگر این کارها را به چوب تر کردند، به چوب خشک چه خواهد شد؟
37 و میگفتند، اگر تو پادشاه یهود هستی خود را نجات ده.
26 لیکن شما چنین مباشید، بلکه بزرگتر از شما مثل کوچکتر باشد و پیشوا چون خادم.
6 ایّامی میآید که از این چیزهایی که میبینید، سنگی بر سنگی گذارده نشود، مگر اینکه به زیر افکنده خواهد شد.
10 پس به ایشان گفت، قومی با قومی و مملکتی با مملکتی مقاومت خواهند کرد.
29 و برای ایشان مَثَلی گفت که، درخت انجیر و سایر درختان را ملاحظه نمایید،
13 آنگاه صاحب باغ گفت، چه کنم؟ پسر حبیب خود را میفرستم شاید چون او رابینند احترام خواهند نمود.
19 آنگاه رؤسای کهنه و کاتبان خواستند که در همان ساعت او را گرفتار کنند، لیکن از قوم ترسیدند زیرا که دانستند که این مثل را دربارهٔ ایشان زده بود.
38 و حالآنکه خدای مردگان نیست بلکه خدای زندگان است. زیرا همه نزد او زنده هستند.
41 پس به ایشان گفت، چگونه میگویند که مسیح پسر داود است
44 پس چون داود او را خداوند میخواند، چگونه پسر او میباشد؟
36 زیرا ممکن نیست که دیگر بمیرند از آن جهت که مثل فرشتگان و پسران خدا میباشند، چونکه پسران قیامت هستند.
42 و خود داود در کتاب زبور میگوید، خداوند به خداوند من گفت به دست راست من بنشین
12 پس گفت، شخصی شریف به دیار بعید سفر کرد تا مُلکی برای خود گرفته مراجعت کند.
41 و چون نزدیک شده، شهر را نظاره کرد بر آن گریان گشته،
19 عیسی وی را گفت، از بهر چه مرا نیکو میگویی و حال آنکه هیچکس نیکو نیست جز یکی که خدا باشد.
27 او گفت، آنچه نزد مردم محال است، نزد خدا ممکن است.
39 و هرچند آنانی که پیش میرفتند، او را نهیب میدادند تا خاموششود، او بلندتر فریاد میزد که پسر داودا بر من ترحم فرما.
29 امّا او در جواب پدر خود گفت، اینک، سالها است که من خدمتِ تو کردهام و هرگز از حکم تو تجاوز نورزیده و هرگز بزغالهای به من ندادی تا با دوستان خود شادی کنم.
15 آنگاه یکی از مجلسیان چون این سخن را شنید گفت، خوشابحال کسی که در ملکوت خدا غذا خورَد.
24 زیرا به شما میگویم هیچیک از آنانی که دعوت شده بودند، شام مرا نخواهد چشید.
17 و چون این را بگفت همهٔ مخالفان او خجل گردیدند و جمیع آن گروه شاد شدند، بهسبب همهٔ کارهای بزرگ که از وی صادر میگشت.
31 بلکه ملکوت خدا را طلب کنید که جمیع این چیزها برای شما افزوده خواهد شد.
10 زیرا هر که سؤال کند، یابد و هر که بطلبد، خواهد یافت و هرکه کوبد، برای او باز کرده خواهد شد.
47 وای بر شما زیرا که مقابر انبیا را بنا میکنید و پدران شما ایشان را کشتند.
16 پس خوف همه را فراگرفت و خدا را تمجیدکنان میگفتند که نبیای بزرگ در میان ما مبعوث شده و خدا از قوم خود تفقّد نموده است.
31 آنگاه خداوند گفت، مردمان این طبقه را به چه تشبیه کنم و مانند چه میباشند؟
11 امّا ایشان از حماقت پر گشته به یکدیگر میگفتند که با عیسی چه کنیم؟
27 لیکن ای شنوندگان شما را میگویم دشمنان خود را دوست دارید و با کسانی که از شما نفرت کنند، احسان کنید.
33 و اگر احسان کنید با هر که به شما احسان کند، چه فضیلت دارید؟ چونکه گناهکاران نیز چنین میکنند.
9 و الآن نیز تیشه بر ریشهٔ درختان نهاده شده است؛ پس هر درختی که میوهٔ نیکو نیاورد، بریده و در آتش افکنده میشود.
11 که امروز برای شما در شهر داود، نجات دهندهای که مسیح خداوند باشد متولّد شد.
7 پس جواب دادند که نمیدانیم از کجا بود.
21 و نخواهند گفت که، در فلان یا فلان جاست. زیرا اینک، ملکوت خدا در میان شما است.
6 در اینجا نیست زیرا چنانکه گفته بود برخاسته است. بیایید جایی که خداوند خفته بود ملاحظه کنید،
18 پس عیسی پیش آمده، بدیشان خطاب کرده، گفت، تمامی قدرت درآسمان و بر زمین به من داده شده است.
42 دیگران را نجات داد، امّا نمیتواند خود را برهاند. اگر پادشاه اسرائیل است، اکنون از صلیب فرود آید تا بدو ایمان آوریم!
46 و نزدیک به ساعت نهم، عیسی به آواز بلند صدا زده گفت، ایلی ایلی لَما سَبَقْتِنی. یعنی الٰهی الٰهی مرا چرا ترک کردی.
49 و دیگران گفتند، بگذار تا ببینیم که آیا الیاس میآید او را برهاند.
38 پس بدیشان گفت، نَفْسِ من از غایت الم مشرف به موت شده است. در اینجا مانده با من بیدار باشید.
45 آنگاه نزد شاگردان آمده، بدیشان گفت، مابقی را بخوابید و استراحت کنید. الحال ساعت رسیده است که پسر انسان به دست گناهکاران تسلیم شود.
10 و در حینی که ایشان بجهت خرید میرفتند، دامادبرسید و آنانی که حاضر بودند، با وی به عروسی داخل شده، در بسته گردید.
32 و جمیع امّتها در حضور او جمع شوند و آنها را از همدیگر جدا میکند، به قسمی که شبان میشها را از بزها جدا میکند.
44 پس ایشان نیز به پاسخ گویند، ای خداوند، کی تو را گرسنه یا تشنه یا غریب یا برهنه یا مریض یا محبوس دیده، خدمتت نکردیم؟
7 زیرا قومی با قومی و مملکتی با مملکتی مقاومت خواهند نمود و قحطیها و وباها و زلزلهها در جایها پدید آید.
2 عیسی ایشان را گفت، آیا همهٔ این چیزها را نمیبینید؟ هرآینه به شما میگویم در اینجا سنگی بر سنگی گذارده نخواهد شد که به زیر افکنده نشود!
9 آنگاه شما را به مصیبت سپرده، خواهند کشت و جمیع امّتها بجهت اسم من از شما نفرت کنند.
21 زیرا که در آن زمان چنان مصیبت عظیمی ظاهر میشود که از ابتدای عالم تا کنون نشده و نخواهد شد!
27 زیرا همچنان که برق از مشرق ساطع شده، تا به مغرب ظاهر میشود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد.
44 لهذا شما نیز حاضر باشید، زیرا در ساعتی که گمان نبرید، پسر انسان میآید.
34 لهذا الحال انبیا و حکماء و کاتبان نزد شما میفرستم و بعضی را خواهید کشت و به دار خواهید کشید و بعضی را در کنایس خود تازیانه زده، از شهر به شهر خواهید راند،
29 عیسی در جواب ایشان گفت، گمراه هستید از این رو که کتاب و قوّت خدا را در نیافتهاید،
9 و جمعی از پیش و پس او رفته، فریادکنان میگفتند،هوشیعانا پسر داودا، مبارک باد کسی که به اسم خداوند میآید! هوشیعانا در اعلیٰ علیّین!
30 که ناگاه دو مرد کور کنار راه نشسته، چون شنیدند که عیسی در گذر است، فریاد کرده، گفتند، خداوندا، پسر داودا، بر ما ترحّم کن!
13 و هنگامی که عیسی به نواحی قیصریّه فیلِپس آمد، از شاگردان خود پرسیده، گفت، مردم مرا که پسر انسانم چه شخص میگویند؟
20 نی خرد شده را نخواهدشکست و فتیله نیمسوخته را خاموش نخواهد کرد تا آنکه انصاف را به نصرت برآورد.
36 لیکن به شما میگویم که هر سخن باطل که مردم گویند، حساب آن را در روز داوری خواهند داد.
27 پدر همهچیز را به من سپرده است و کسی پسر رانمیشناسد بجز پدر و نه پدر را هیچ کس میشناسد غیر از پسر و کسی که پسر بخواهد بدو مکشوف سازد.
6 و خوشابحال کسی که در من نلغزد.
33 امّا هر که مرا پیش مردم انکار نماید، من هم در حضور پدر خود که درآسمان است او را انکار خواهم نمود.
41 و آنکه نبیای را به اسم نبی پذیرد، اجرت نبی یابد و هر که عادلی را به اسم عادلی پذیرفت، مزد عادل را خواهد یافت.
17 تا سخنی که به زبان اشعیای نبی گفته شده بود تمام گردد که اوضعفهای ما را گرفت و مرضهای ما را برداشت.
15 عیسی در جواب وی گفت، الآن بگذار زیرا که ما را همچنین مناسب است تا تمام عدالت را به کمال رسانیم. پس او را واگذاشت.
17 گمان مبرید که آمدهام تا تورات یا صُحُف انبیا را باطل سازم. نیامدهام تا باطل نمایم، بلکه تا تمام کنم.
22 ،و این همه برای آن واقع شد تا کلامی که خداوند به زبان نبی گفته بود، تمام گردد،
7 و اگر این معنی را درک میکردید که، رحمت میخواهم نه قربانی، بیگناهان را مذمّت نمینمودید.
9 لیکن بجهت دیدن چه چیز بیرون رفتید؟ آیا نبی را؟ بلی به شما میگویم از نبی افضلی را!
20 آنگاه شروع به ملامت نمود بر آن شهرهایی که اکثر از معجزات وی در آنها ظاهر شد زیرا که توبه نکرده بودند،
50 این نانی است که از آسمان نازل شد تا هر که از آن بخورد نمیرد.
62 پس اگر پسر انسان را بینید که به جایی که اوّل بود صعود میکند چه؟
16 و از این سبب یهودیان بر عیسی تعدّی میکردند، زیرا که این کار را در روز سَبَّت کرده بود. عیسی خود را پسر خدا معرفی میکند
24 آمین آمین به شما میگویم هر که کلام مرا بشنود و به فرستنده من ایمان آورد، حیات جاودانی دارد و در داوری نمیآید، بلکه از موت تا به حیات منتقل گشته است.
25 آمین آمین به شما میگویم که ساعتی میآید بلکه اکنون است که مردگان آواز پسر خدا را میشنوند و هر که بشنود زنده گردد.
29 و بیرون خواهند آمد؛ هر که اعمال نیکو کرد، برای قیامت حیات و هر که اعمال بد کرد، بجهت قیامت داوری.
44 شما چگونه میتوانید ایمان آرید و حال آنکه جلال از یکدیگر میطلبید و جلالی را که از خدای واحد است طالب نیستید؟
34 عیسی بدیشان گفت، خوراک من آن است که خواهش فرستنده خود را به عمل آورم و کار او را به انجام رسانم.
42 و به زنگفتند که بعد از این بهواسطهٔٔ سخن تو ایمان نمیآوریم زیرا خود شنیده و دانستهایم که او در حقیقت مسیح و نجات دهنده عالم است.
11 آمین، آمین به تو میگویم آنچه میدانیم، میگوییم و به آنچه دیدهایم، شهادت میدهیم و شهادت ما را قبول نمیکنید.
15 تا هر که به او ایمان آرد هلاک نگردد، بلکه حیات جاودانی یابد.
6 آنچه از جسم مولود شد، جسم است و آنچه از روح مولود گشت روح است.
8 باد هرجا که میخواهد میوزد و صدای آن را میشنوی لیکن نمیدانی از کجا میآید و به کجا میرود. همچنین است هر که از روح مولود گردد.
3 عیسی در جواب او گفت، آمین آمین به تو میگویم اگر کسی از سرِ نو مولود نشود، ملکوت خدا را نمیتواند دید.
7 عجب مدار که به تو گفتم باید شما از سر نو مولود گردید.
13 و کسی به آسمان بالا نرفت مگر آن کس که از آسمان پایین آمد، یعنی پسر انسان که در آسمان است.
17 زیرا خدا پسر خود را در جهان نفرستاد تا بر جهان داوری کند، بلکه تا بهوسیلهٔ او جهان نجات یابد.
11 زیرا که بسیاری از یهود بهسبب او میرفتند و به عیسی ایمان میآوردند.
35 آنگاه عیسی بدیشان گفت، اندک زمانی نور با شماست. پس مادامی که نور با شماست، راه بروید تا ظلمت شما را فرو نگیرد؛ و کسی که در تاریکی راه میرود نمیداند به کجا میرود.
40 چشمان ایشان را کور کرد و دلهای ایشان را سخت ساخت تا به چشمان خود نبینند و به دلهای خود نفهمند و برنگردند تا ایشان را شفا دهم.
44 آنگاه عیسی ندا کرده، گفت، آنکه به من ایمان آورد، نه به من بلکه به آنکه مرا فرستاده است، ایمان آورده است.
17 آنگاه شاگردانِ او را یاد آمد که مکتوب است، غیرت خانهٔ تو مرا خورده است.
22 پس وقتی که از مردگان برخاست شاگردانش را بهخاطر آمد که این را بدیشان گفته بود. آنگاه به کتاب و به کلامی که عیسی گفته بود، ایمان آوردند.
5 و نور در تاریکی میدرخشد و تاریکی آن را درنیافت.
10 او در جهان بود و جهان بهواسطهٔ او آفریده شد و جهان او را نشناخت.
3 همهچیز بهواسطهٔ او آفریده شد و به غیر از او چیزی از موجودات وجود نیافت.
14 و کلمه جسم گردید و میان ما ساکن شد، پُر از فیض و راستی؛ و جلال او را دیدیم، جلالی شایستهٔ پسر یگانهٔ پدر.
18 خدا را هرگز کسی ندیده است؛ پسر یگانهای که در آغوش پدر است، همان او را ظاهر کرد.
39 چه میخواهید؟ بدو گفتند، ربّی (یعنی ای معلّم) در کجا منزل مینمایی؟
51 پس بدو گفت، آمین آمین به شما میگویم که از کنون آسمان را گشاده، و فرشتگان خدا را که بر پسر انسان صعود و نزول میکنند خواهید دید.
5 زیرا که برادرانش نیز به او ایمان نیاورده بودند.
11 امّا یهودیان در عید او را جستجو نموده، میگفتند که او کجا است.
16 عیسی در جواب ایشان گفت، تعلیم من از من نیست، بلکه از فرستنده من.
25 پس بعضی از اهل اورشلیم گفتند، آیا این آن نیست که قصد قتل او دارند؟
43 پس دربارهٔ او در میان مردم اختلاف افتاد.
51 آیا شریعت ما بر کسی فتوی میدهد، جز آنکه اوّل سخن او را بشنوند و کار او را دریافت کنند؟
14 و چون مردمان اینمعجزه را که از عیسی صادر شده بود دیدند، گفتند که این البتّه همان نبی است که باید در جهان بیاید!
44 کسی نمیتواند نزد من آید، مگر آنکه پدری که مرا فرستاد او را جذب کند و من در روز بازپسین او را خواهم برخیزانید.
اگر فرمان سابق خدانبود (که بدون ابلاغ، هیچ امتی را کیفر ندهد)، بخاطر چیزی ( اسیرانی) که گرفتید، مجازات بزرگی به شما میرسید. (68)
کسانی که کافر شدند، اولیاء (و یاوران و مدافعان) یکدیگرند; اگر (این دستور را) انجام ندهید، فتنه و فساد عظیمی در زمین روی میدهد. (73)
اما اگر بخواهند با تو خیانت کنند، (تازگی ندارد) آنها پیش از این (نیز) به خدا خیانت کردند; و خداوند (شما را) بر آنها پیروز کرد; خداوند دانا و حکیم است! (71)
این، بخاطر آن است که خداوند، هیچ نعمتی را که به گروهی داده، تغییر نمیدهد; جز آنکه آنها خودشان را تغییر دهند; و خداوند، شنوا و داناست! (53)
(به خاطر بیاور) هنگامی را که کافران نقشه میکشیدند که تو را به زندان بیفکنند، یا به قتل برسانند، و یا (از مکه) خارج سازند; آنها چاره میاندیشیدند (و نقشه میکشیدند)، و خداوند هم تدبیر میکرد; و خدا بهترین چاره جویان و تدبیرکنندگان است! (30)
سرنوشت مؤمنان و کافران، همان بود که دیدید! و خداوند سستکننده نقشههای کافران است. (18)
موسی ترس خفیفی در دل احساس کرد (مبادا مردم گمراه شوند)! (67)
(به این ترتیب) فرعون با لشکریانش آنها را دنبال کردند; و دریا آنان را (در میان امواج خروشان خود) بطور کامل پوشانید! (78)
آنچه را پیش رو دارند، و آنچه را (در دنیا) پشت سرگذاشتهاند میداند; ولی آنها به (علم) او احاطه ندارند! (110)
در حالی که آخرت بهتر و پایدارتر است! (17)
قطعا خداوند از آنچه پنهان میدارند و آنچه آشکار میسازند با خبر است; او مستکبران را دوست نمیدارد! (23)
آیا آنها انتظاری جز این دارند که فرشتگان (قبض ارواح) به سراغشان بیایند، یا فرمان پروردگارت (برای مجازاتشان) فرا رسد (آنگاه توبه کنند؟! ولی توبه آنها در آن زمان بی اثر است! آری،) کسانی که پیش از ایشان بودند نیز چنین کردند! خداوند به آنها ستم نکرد; ولی آنان به خویشتن ستم مینمودند! (33)
بخاطر بشارت بدی که به او داده شده، از قوم و قبیله خود متواری میگردد; (و نمیداند) آیا او را با قبول ننگ نگهدارد، یا در خاک پنهانش کند؟! چه بد حکم میکنند! (59)
(به خاطر بیاورید) روزی را که از هر امتی گواهی بر آنان برمیانگیزیم; سپس به آنان که کفر ورزیدند، اجازه (سخن گفتن) داده نمیشود; (بلکه دست و پا و گوش و چشم، حتی پوست تن آنها گواهی میدهند!) و (نیز) اجازه عذرخواهی و تقاضای عفو به آنان نمیدهند! (84)
سوگندهایتان را وسیله تقلب و خیانت در میان خود قرار ندهید، مبادا گامی بعد از ثابتگشتن (بر ایمان) متزلزل شود; و به خاطر بازداشتن (مردم) از راه خدا، آثار سوء آن را بچشید! و برای شما، عذاب عظیمی خواهد بود! (94)
این به خاطر آن است که زندگی دنیا (و پست را) بر آخرت ترجیح دادند; و خداوند افراد بیایمان (لجوج) را هدایت نمیکند. (107)
سرکردگان آنها بیرون آمدند و گفتند: «بروید و خدایانتان را محکم بچسبید، این چیزی است که خواستهاند (شما را گمراه کنند)! (6)
آیا داستان شاکیان هنگامی که از محراب (داوود) بالا رفتند به تو رسیده است؟! (21)
(داوود) گفت: «مسلما او با درخواست یک میش تو برای افزودن آن به میشهایش، بر تو ستم نموده; و بسیاری از شریکان (و دوستان) به یکدیگر ستم میکنند، مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند; اما عده آنان کم است!» داوود دانست که ما او را (با این ماجرا) آزمودهایم، از این رو از پروردگارش طلب آمرزش نمود و به سجده افتاد و توبه کرد. (24)
ای داوود! ما تو را خلیفه و (نماینده خود) در زمین قرار دادیم; پس در میان مردم بحق داوری کن، و از هوای نفس پیروی مکن که تو را از راه خدا منحرف سازد; کسانی که از راه خدا گمراه شوند، عذاب شدیدی بخاطر فراموش کردن روز حساب دارند! (26)
این یک یادآوری است، و برای پرهیزکاران فرجام نیکویی است: (49)
ما این عمل را بر او بخشیدیم; و او نزد ما دارای مقامی والا و سرانجامی نیکوست! (25)
آیا داستان شاکیان هنگامی که از محراب (داوود) بالا رفتند به تو رسیده است؟! (21)
ولی کافران پیوسته در تکذیب حقند، (19)
(اما با این حال،) آنها به آن ایمان نمیآورند; روش اقوام پیشین نیز چنین بود! (13)
ما، هم پیشینیان شما را دانستیم; و هم متاخران را! (24)
گروهی (میگویند: «شما رهبران گمراهی بودید که به ظاهر) از طریق خیرخواهی و نیکی وارد شدید اما جز فریب چیزی در کارتان نبود)!» (28)
ما هیچ گونه سلطهای بر شما نداشتیم، بلکه شما خود قومی طغیانگر بودید! (30)
چرا که وقتی به آنها گفته میشد: «معبودی جز خدا وجود ندارد»، تکبر و سرکشی میکردند... (35)
این مسلما همان امتحان آشکار است! (106)
ما به آن دو، کتاب روشنگر دادیم، (117)
یا شما دلیل روشنی در این باره دارید؟ (156)
دانید آنها با این تهمت بزرگشان میگویند: (151)
(آری) همه آنها ( پیشوایان و پیروان گمراه) در آن روز در عذاب الهی مشترکند! (33)
شما را چه شده که از هم یاری نمیطلبید؟! (25)
در چند سال همه کارها از آن خداست; چه قبل و چه بعد (از این شکست و پیروزی); و در آن روز، مؤمنان (بخاطر پیروزی دیگری) خوشحال خواهند شد... (4)
این وعده ای است که خدا کرده; و خداوند هرگز از وعدهاش تخلف نمیکند; ولی بیشتر مردم نمیدانند! (6)
خداوند همان کسی است که شما را آفرید، سپس روزی داد، بعد میمیراند، سپس زنده میکند; آیا هیچ یک از همتایانی که برای خدا قرار دادهاید چیزی از این کارها را میتوانند انجام دهند؟! او منزه و برتر است از آنچه همتای او قرار میدهند. (40)
(در آن روز به آنها گفته میشود:) بیدرنگ، به سوی همان چیزی که پیوسته آن را تکذیب میکردید بروید! (29)
اگر چارهای در برابر من (برای فرار از چنگال مجازات) دارید انجام دهید! (39)
وای در آن روز بر تکذیبکنندگان! (45)
وای در آن روز بر تکذیبکنندگان! (24)
و در آن هنگام که برای پیامبران (بمنظور ادای شهادت) تعیین وقت شود! (11)
و سوگند به آنها که آیات بیدارگر (الهی) را (به انبیا) القا مینمایند، (5)
و اگر او را فرشتهای قرارمیدادیم، حتما وی را بصورت انسانی درمیآوردیم; (باز به پندار آنان،) کار را بر آنها مشتبه میساختیم; همانطور که آنها کار را بر دیگران مشتبه میسازند! (9)
ببین چگونه به خودشان (نیز) دروغ میگویند، و آنچه را بدروغ همتای خدا میپنداشتند، از دست میدهند! (24)
پیش از تو نیز پیامبرانی تکذیب شدند; و در برابر تکذیبها، صبر و استقامت کردند; و (در این راه،) آزار دیدند، تا هنگامی که یاری ما به آنها رسید. (تو نیز چنین باش! و این، یکی از سنتهای الهی است;) و هیچ چیز نمیتواند سنن خدا را تغییر دهد; و اخبار پیامبران به تو رسیده است. (34)
(و حتی) اگر فرشتگان را بر آنها نازل میکردیم، و مردگان با آنان سخن میگفتند، و همه چیز را در برابر آنها جمع مینمودیم، هرگز ایمان نمیآوردند; مگر آنکه خدا بخواهد! ولی بیشتر آنها نمیدانند! (111)
نتیجه (وسوسههای شیطان و تبلیغات شیطانصفتان) این خواهد شد که دلهای منکران قیامت، به آنها متمایل گردد; و به آن راضی شوند; و هر گناهی که بخواهند، انجام دهند! (113)
اگر از بیشتر کسانی که در روی زمین هستند اطاعت کنی، تو را از راه خدا گمراه می کنند; (زیرا) آنها تنها از گمان پیروی مینمایند، و تخمین و حدس (واهی) میزنند. (116)
بزودی مشرکان (برای تبرئه خویش) میگویند: «اگر خدا میخواست، نه ما مشرک میشدیم و نه پدران ما; و نه چیزی را تحریم میکردیم!» کسانی که پیش از آنها بودند نیز، همین گونه دروغ میگفتند; و سرانجام (طعم) کیفر ما را چشیدند. بگو: «آیا دلیل روشنی (بر این موضوع) دارید؟ پس آن را به ما نشان دهید؟ شما فقط از پندارهای بیاساس پیروی میکنید، و تخمینهای نابجا میزنید.» (148)
پیش از تو (نیز) برای هیچ انسانی جاودانگی قرار ندادیم; (وانگهی آنها که انتظار مرگ تو را میکشند،) آیا اگر تو بمیری، آنان جاوید خواهند بود؟! (34)
و به یاد آور زنی را که دامان خود را پاک نگه داشت; و ما از روح خود در او دمیدیم; و او و فرزندش ( مسیح) را نشانه بزرگی برای جهانیان قرار دادیم! (91)
و وعده حق ( قیامت) نزدیک میشود; در آن هنگام چشمهای کافران از وحشت از حرکت بازمیماند; (میگویند:) ای وای بر ما که از این (جریان) در غفلت بودیم; بلکه ما ستمکار بودیم! (97)
اگر اینها خدایانی بودند، هرگز وارد آن نمیشدند! در حالی که همگی در آن جاودانه خواهند بود. (99)
شما و آنچه غیر خدا میپرستید، هیزم جهنم خواهید بود; و همگی در آن وارد میشوید. (98)
آنها به وجدان خویش بازگشتند; و (به خود) گفتند: «حقا که شما ستمگرید!» (64)
هنگامی که کافران تو را میبینند، کاری جز استهزا کردن تو ندارند; (و میگویند:) آیا این همان کسی است که سخن از خدایان شما میگوید؟! در حالی که خودشان ذکر خداوند رحمان را انکار میکنند. (36)
آنها گفتند: «خداوند رحمان فرزندی برای خود انتخاب کرده است»! او منزه است (از این عیب و نقص); آنها ( فرشتگان) بندگان شایسته اویند. (26)
ما پیش از تو، جز مردانی که به آنان وحی میکردیم، نفرستادیم! (همه انسانبودند، و از جنس بشر!) اگر نمیدانید، از آگاهان بپرسید. (7)
ولی بخاطر پیمانشکنی، آنها را از رحمت خویش دور ساختیم; و دلهای آنان را سخت و سنگین نمودیم; سخنان (خدا) را از موردش تحریف میکنند; و بخشی از آنچه را به آنها گوشزد شده بود، فراموش کردند; و هر زمان، از خیانتی (تازه) از آنها آگاه میشوی، مگر عده کمی از آنان; ولی از آنها درگذر و صرفنظر کن، که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد! (13)
آنها که گفتند: «خدا، همان مسیح بن مریم است»، بطور مسلم کافر شدند; بگو: «اگر خدا بخواهد مسیح بن مریم و مادرش و همه کسانی را که روی زمین هستند هلاک کند، چه کسی میتواند جلوگیری کند؟ (آری،) حکومت آسمانها و زمین، و آنچه میان آن دو قرار دارد از آن خداست; هر چه بخواهد، میآفریند; (حتی انسانی بدون پدر، مانند مسیح;) و او، بر هر چیزی تواناست.» (17)
یهود و نصاری گفتند: «ما، فرزندان خدا و دوستان (خاص) او هستیم.» بگو: «پس چرا شما را در برابر گناهانتان مجازات میکند؟! بلکه شما هم بشری هستید از مخلوقاتی که آفریده; هر کس را بخواهد (و شایسته بداند)، میبخشد; و هر کس را بخواهد (و مستحق بداند)، مجازات میکند; و حکومت آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست، از آن اوست; و بازگشت همه موجودات، به سوی اوست.» (18)
اهل انجیل ( پیروان مسیح) نیز باید به آنچه خداوند در آن نازل کرده حکم کنند! و کسانی که بر طبق آنچه خدا نازل کرده حکم نمیکنند، فاسقند. (47)
و یهود گفتند: «دست خدا (با زنجیر) بسته است.» دستهایشان بسته باد! و بخاطر این سخن، از رحمت (الهی) دور شوند! بلکه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است; هرگونه بخواهد، میبخشد! ولی این آیات، که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، بر طغیان و کفر بسیاری از آنها میافزاید. و ما در میان آنها تا روز قیامت عداوت و دشمنی افکندیم. هر زمان آتش جنگی افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت; و برای فساد در زمین، تلاش میکنند; و خداوند، مفسدان را دوست ندارد. (64)
ای اهل کتاب! شما هیچ آیین صحیحی ندارید، مگر اینکه تورات و انجیل و آنچه را از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده است، برپا دارید. ولی آنچه بر تو از سوی پروردگارت نازل شده، (نه تنها مایه بیداری آنها نمیگردد، بلکه) بر طغیان و کفر بسیاری از آنها میافزاید. بنابر این، از این قوم کافر، (و مخالفت آنها،) غمگین مباش! (68)
ما از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم; و رسولانی به سوی آنها فرستادیم; (ولی) هر زمان پیامبری حکمی بر خلاف هوسها و دلخواه آنها میآورد، عدهای را تکذیب میکردند; و عدهای را میکشتند. (70)
آنها که گفتند: «خداوند، یکی از سه خداست» (نیز) بیقین کافر شدند; معبودی جز معبود یگانه نیست; و اگر از آنچه میگویند دست بر ندارند، عذاب دردناکی به کافران آنها (که روی این عقیده ایستادگی کنند،) خواهد رسید. (73)
و اگر اهل کتاب ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند، گناهان آنها را میبخشیم; و آنها را در باغهای پرنعمت بهشت، وارد میسازیم. (65)
بگو: «ای اهل کتاب! در دین خود، غلو (و زیاده روی) نکنید! و غیر از حق نگویید! و از هوسهای جمعیتی که پیشتر گمراه شدند و دیگران را گمراه کردند و از راه راست منحرف گشتند، پیروی ننمایید!» (77)
بطور مسلم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهی یافت; و نزدیکترین دوستان به مؤمنان را کسانی مییابی که میگویند: «ما نصاری هستیم»; این بخاطر آن است که در میان آنها، افرادی عالم و تارک دنیا هستند; و آنها (در برابر حق) تکبر نمیورزند. (82)
و آنگاه که خداوند به عیسی بن مریم میگوید: «آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را بعنوان دو معبود غیر از خدا انتخاب کنید؟!»، او میگوید: «منزهی تو! من حق ندارم آنچه را که شایسته من نیست، بگویم! اگر چنین سخنی را گفته باشم، تو میدانی! تو از آنچه در روح و جان من است، آگاهی; و من از آنچه در ذات (پاک) توست، آگاه نیستم! بیقین تو از تمام اسرار و پنهانیها باخبری. (116)
من، جز آنچه مرا به آن فرمان دادی، چیزی به آنها نگفتم; (به آنها گفتم:) خداوندی را بپرستید که پروردگار من و پروردگار شماست! و تا زمانی که در میان آنها بودم، مراقب و گواهشان بودم; ولی هنگامی که مرا از میانشان برگرفتی، تو خود مراقب آنها بودی; و تو بر هر چیز، گواهی! (117)
خداوند (دعای او را مستجاب کرد; و) فرمود: «من آن را بر شما نازل میکنم; ولی هر کس از شما بعد از آن کافر گردد (و راه انکار پوید)، او را مجازاتی میکنم که احدی از جهانیان را چنان مجازات نکرده باشم!» (115)
در آن هنگام که حواریون گفتند: «ای عیسی بن مریم! آیا پروردگارت میتواند مائدهای از آسمان بر ما نازل کند؟» او (در پاسخ) گفت: «از خدا بپرهیزید اگر با ایمان هستید!» (112)
(به خاطر بیاور) هنگامی را که خداوند به عیسی بن مریم گفت: «یاد کن نعمتی را که به تو و مادرت بخشیدم! زمانی که تو را با» روح القدس «تقویت کردم; که در گاهواره و به هنگام بزرگی، با مردم سخن میگفتی; و هنگامی که کتاب و حکمت و تورات و انجیل را به تو آموختم; و هنگامی که به فرمان من، از گل چیزی بصورت پرنده میساختی، و در آن میدمیدی، و به فرمان من، پرندهای میشد; و کور مادرزاد، و مبتلا به بیماری پیسی را به فرمان من، شفا میدادی; و مردگان را (نیز) به فرمان من زنده میکردی; و هنگامی که بنی اسرائیل را از آسیب رساندن به تو، بازداشتم; در آن موقع که دلایل روشن برای آنها آوردی، ولی جمعی از کافران آنها گفتند: اینها جز سحر آشکار نیست!» (110)
این کار، نزدیکتر است به اینکه گواهی بحق دهند، (و از خدا بترسند،) و یا (از مردم) بترسند که (دروغشان فاش گردد، و) سوگندهایی جای سوگندهای آنها را بگیرد. از (مخالفت) خدا بپرهیزید، و گوش فرا دهید! و خداوند، جمعیت فاسقان را هدایت نمیکند. (108)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! از چیزهایی نپرسید که اگر برای شما آشکار گردد، شما را ناراحت میکند! و اگر به هنگام نزول قرآن، از آنها سؤال کنید، برای شما آشکار میشود; خداوند آنها را بخشیده (و نادیده گرفته) است. و خداوند، آمرزنده و بردبار است. (101)
بسیاری از آنها را میبینی که کافران (و بتپرستان) را دوست میدارند (و با آنها طرح دوستی میریزند); نفس (سرکش) آنها، چه بد اعمالی از پیش برای (معاد) آنها فرستاد! که نتیجه آن، خشم خداوند بود; و در عذاب (الهی) جاودانه خواهند ماند. (80)
مسیح فرزند مریم، فقط فرستاده (خدا) بود; پیش از وی نیز، فرستادگان دیگری بودند، مادرش، زن بسیار راستگویی بود; هر دو، غذا میخوردند; (با این حال، چگونه دعوی الوهیت مسیح و پرستش مریم را دارید؟!) بنگر چگونه نشانه را برای آنها آشکار میسازیم! سپس بنگر چگونه از حق بازگردانده میشوند! (75)
و در میان آنها ( اهل کتاب)، طبق آنچه خداوند نازل کرده، داوری کن! و از هوسهای آنان پیروی مکن! و از آنها برحذر باش، مبادا تو را از بعض احکامی که خدا بر تو نازل کرده، منحرف سازند! و اگر آنها (از حکم و داوری تو)، روی گردانند، بدان که خداوند میخواهد آنان را بخاطر پارهای از گناهانشان مجازات کند; و بسیاری از مردم فاسقند. (49)
و از کسانی که ادعای نصرانیت (و یاری مسیح) داشتند (نیز) پیمان گرفتیم; ولی آنها قسمت مهمی را از آنچه به آنان تذکر داده شده بود فراموش کردند; از این رو در میان آنها، تا دامنه قیامت، عداوت و دشمنی افکندیم. و خداوند، (در قیامت) آنها را از آنچه انجام میدادند(و نتایج آن)، آگاه خواهد ساخت. (14)