16 و در دست راست خود هفت ستاره داشت، و از دهانش شمشیری دودمه تیز بیرون میآمد، و چهرهاش چون آفتاب بود که در قوّتش میتابد.
27 و هیچ کس نمیتواند به خانهٔ مرد زورآور درآمده، اسباب او را غارت نماید، جز آنکه اوّل آن زورآور را ببندد و بعد از آن خانهٔ او را تاراج میکند.
38 امّا دهقانان چون پسر را دیدند با خود گفتند، این وارث است. بیایید او را بکشیم و میراثش را ببریم.