8. ای دشمن من بر من شادی مکن،زیرا اگرچه بیفتم، بر خواهم خاست،و اگرچه در تاریکی بنشینم،خداوند نور من خواهد بود.
7. بردگان را سوار بر اسبان دیدم،و امیران را که چون بردگان بر زمین راه میرفتند.
9. آیا در حضور قاتلانت همچنان خواهی گفت که: ”خدا هستم؟“حال آنکه در دستان قاتلانت،نه خدا، بلکه انسان خواهی بود و بس؟
7. همپیمانانت جملگی تو را به سرحدّاتت راندهاند؛آنان که با تو در صلحند، تو را فریفته و بر تو چیره گشتهاند؛آنان که نان تو را خوردهاند پیش رویت دام نهادهاند،و تو از آن آگاه نیستی.
این وعده ای است که خدا کرده; و خداوند هرگز از وعده اش تخلف نمیکند; ولی بیشتر مردم نمیدانند! (6)