7 .و اما من کرم هستم و انسان نی، عار آدمیان هستم و حقیر شمرده شدة قوم
13 .گاوان نرِ بسیار دور من را گرفتهاند، زورمندان باشان من را احاطه کردهاند
10 .آسمان را کمان کرده نزول فرمود، و زیر پای وی تاریکی غلیظ میبود
11 .اینک قدمهای ما را احاطه کردهاند، و چشمان خود را دوختهاند تا ما را به زمین بیندازند
5 .مبادا دشمنم گوید بر او غالب آمدم، و مخالفانم از پریشانیم شادی نمایند