مثال نقلی خوانده شده که ویساریون روسی گفته یک شبی یکی گفته تو مسیح هستی.کی گفته کدام روح گفته.کدام روح یا اصلان چه نوع روحی گفته.حالا دستگیری ویساریون هم برای اون ادعا نبوده.چون اون میگن رفتند سیزده بدر دهکده زدند اونجارو هم اباد کردند.گفتند فرقه خطرناک یا اسلحه و یک چیزهایی جمع شده که اونم میگن فشارهایی از سمت کلیسا بوده اینهارو قضاوت نمیکنیم چون سرنهایت رشد ویساریون در این بود عروس و داماد میشدنو نمیدونم جمع میشدن شمع روشن کردنو غذاهای گیاهی.یک دهکده دور از مصرف خیلی چیزها.و خیلی پاستوریزه.منتها فایده دهکده اینست که جای آن میگفتند دهکده مسکونی جناب ویساریون و جمعی از مردم.هدف مسیح دهکده ای نیست.هدف عیسی دهکده ای نیست.والا فرقه هست شاخه دوستان در مسیحیت.کلان ویساریونی ها چه بی خطر چه با خطر از منظر دولت شناخته شوند این نمیشود از شناخت حقیقت بی نیاز شدن فقط میشود جمعیتی مدت طولانی روی یک حرف ویساریون جمع شدند که یکی گفته بهش.حالا موهاش و صورتش با نقاشی های کهن عیسی فاصله دارد.منتها عیسی چشم رنگی و موهای رنگی و ظاهر نگری همون که گفتم حقیقت عیسی و افسانه عیسی میشود این مثال.میشود روی حدس گمان جناب ویساریون و افراد انجا موهاشون سن بالا رفت حالا اگه دوست داشتند اونجا زندگی کنند میشود اراده و خواست ولی با چه هدفی جمع شدن اینکه جناب ویساریون رو عیسی مسیح شناختند اونم با چه استدلال یا اثباتی.هیچ فقط طبق چهره اونم نه کهن بلکه غیر کهن آن ایا که هزاران بیشتر همون شکلی هستند یا گفتن اینکه یکی بهش گفته یک شب کی خب گفته.