49 .من را از دشمنانم رهانیده بر خصمانم بلندتر کردهای، و از مرد ظالم من را خلاصی دادهای
6 .نزد تو فریاد برآوردند و رهایی یافتند، برتو توکل داشتند پس خجل نشدند
13 .گاوان نرِ بسیار دور من را گرفتهاند، زورمندان باشان من را احاطه کردهاند
5 .من را از دامی که برایم پنهان کردهاند، بیرون آور زیرا قلعة من تو هستی
4 .خجل و رسوا شوند آنانی که قصد جان من دارند، و آنانی که بد اندیش من هستند به قهقرا رفته و خجل شوند
12 .به عوض نیکویی بدی به من میکنند جان من را بیکس گردانیدهاند
10 .هان بعد از اندک زمانی شریر نخواهد بود، او را جستجو خواهی کرد و نخواهد بود
16 .آنانیکه بر من هه هه میگویند، به سبب خجالت خویش حیران شوند
5 .آیا گناهکاران بیمعرفت هستند، که قوم من را میخورند چنان که نان میخورند، و خد.ا را نمیخوانند
12 .فسادها در میان وی است، و جور و حیله از کوچههایش دور نمیشود
7 .شامگاهان بر میگردند و مثل سگ بانگ میکنند، و در شهر دور میزنند
4 .تا به کی بر مردی هجوم میآورید، تا همگی شما او را هلاک کنید، مثل دیوار خم شده و حصار لغزیده
3 .من را از مشاورت شریران پنهان کن، و از هنگامة گناهکاران
16 .مگذار که سیلان آب من را بپوشاند و ژرفی من را ببلعد، و گور دهان خود را بر من ببندد
23 .پس مائدة ایشان پیش روی ایشان تله باد، و چون مطمئن هستند دامی باشد
34 .زیرا خد.اوند فقیران را مستجاب میکند، و اسیران خود را حقیر نمیشمارد
7 .بسیاری را موجب تعجب شدهام، و تو پناه و نیروی من هستی
13 .دشمنان جانم خجل و فانی شوند، و آنانی که برای ضرر من میکوشند به عار و رسوایی مشهور میگردند
9 .از آسمان حکم داوری را اعلام کردهای، پس جهان بترسید و ساکت گردید
61 .و (تابوت) قوت خود را به اسیری داد، و جمال خویش را به دست دشمن سپرد
7 .ما را محل منازعة همسایگان ما ساختهای و دشمنان ما در میان خویش ما را استهزاء مینمایند
4 .مظلومان و فقیران را برهانید، و ایشان را از دست شریران خلاصی دهید
6 .زیرا به یک دل با هم مشورت میکنند، و بر ضد تو عهد بستهاند
24 .و خصمان او را پیش روی وی خواهم کوبید، و آنانی را که از او نفرت دارند مبتلا خواهم گردانید
12 .و چشم من بردشمنانم خواهد نگریست، و گوشهای من (شکست) شریرانی را که با من ستیز میکنند خواهد شنید
6 .بیوه زنان و غریبان را میکشند، و یتیمان را به قتل میرسانند
21 .شیربچگان برای شکار خود غرش میکنند، و خوراک خویش را از خد.ا میجویند
23 .سروران نیز نشسته به ضد من سخن گفتند، لیکن بندة تو در فرایض تو تفکر میکند
42 .تا بتوانم ملامت کنندة خود را جواب دهم، زیرا بر کلام تو توکل دارم