5 و نور در تاریکی میدرخشد و تاریکی آن را درنیافت.
10 او در جهان بود و جهان بهواسطهٔ او آفریده شد و جهان او را نشناخت.
4 در او حیات بود و حیات نور انسان بود.
14 و کلمه جسم گردید و میان ما ساکن شد، پُر از فیض و راستی؛ و جلال او را دیدیم، جلالی شایستهٔ پسر یگانهٔ پدر.
15 عیسی بدو گفت، ای زن برای چه گریانی؟ که را میطلبی؟ چون او گمان کرد که باغبان است، بدو گفت، ای آقا اگر تو او را برداشتهای، به من بگو او را کجا گذاردهای تا من او را بردارم.
5 و الآن تو ای پدر مرا نزد خود جلال ده، به همان جلالی که قبل از آفرینش جهان نزد تو داشتم.
9 امّا بر گناه، زیرا که به من ایمان نمیآورند.
20 بهخاطر آرید کلامی را که به شما گفتم، غلام بزرگتر از آقای خود نیست. اگر مرا زحمت دادند، شما را نیز زحمت خواهند داد؛ اگر کلام مرا نگاه داشتند، کلام شما را هم نگاه خواهند داشت.
24 و اگر در میانِ ایشان کارهایی نکرده بودم که غیر از من کسی هرگز نکرده بود، گناه نمیداشتند. ولیکن اکنون دیدند و دشمن داشتند مرا و پدر مرا نیز.
10 آیا باور نمیکنی که من در پدر هستم و پدر در من است؟ سخنهایی که من به شما میگویم از خود نمیگویم، لکن پدری که در من ساکن است، او این اعمال را میکند.
34 به شما حکمی تازه میدهم که یکدیگر را محبّت نمایید، چنانکه من شما را محبّت نمودم تا شما نیز یکدیگر را محبّت نمایید.
37 و با اینکه پیش روی ایشان چنین معجزات بسیار نموده بود، بدو ایمان نیاوردند.
38 تا کلامی که اشعیا نبی گفت به اتمام رسد، ای خداوند کیست که خبر ما را باور کرد و بازوی خداوند به کِه آشکار گردید؟
44 آنگاه عیسی ندا کرده، گفت، آنکه به من ایمان آورد، نه به من بلکه به آنکه مرا فرستاده است، ایمان آورده است.
14 من شبان نیکو هستم و خاصّان خود را میشناسم و خاصّان من مرا میشناسند،
27 گوسفندان من آواز مرا میشنوند و من آنها را میشناسم و مرا متابعت میکنند.
21 باز عیسی بدیشان گفت، من میروم و مرا طلب خواهید کرد و در گناهان خود خواهید مرد و جایی که من میروم شما نمیتوانید آمد.
25 بدو گفتند، تو کیستی؟ عیسی بدیشان گفت، همانم که از اوّل نیز به شما گفتم.
36 پس اگر پسرْ شما را آزاد کند، در حقیقت آزاد خواهید بود.
14 من کلام تو را به ایشان دادم و جهان ایشان را دشمن داشت زیرا که از جهان نیستند، همچنان که من نیز از جهان نیستم.
21 تا همه یک گردند چنانکه تو ای پدر، در من هستی و من در تو، تا ایشان نیز در ما یک باشند تا جهان ایمان آرد که تو مرا فرستادی.
24 ای پدر میخواهم آنانی که به من دادهای با من باشند در جایی که من میباشم تا جلال مرا که به من دادهای ببینند، زیرا که مرا پیش از بنای جهان محبّت نمودی.