دریا حرف میزد باران قلم میزد
موج ساحل میزد و ساحل آدمک ها را
زد و خورد عجیبی درون خود ما
ما درون خود ما خود ما بودیمو شاید از خود برون خود دیگر بودیم
قصه ها نیست که لالایی بخواند شب را
پشت واژه های غم پنچره باز هست هنوز
شعر در غروب دریا فصل نو هست هنوز
و درون نقطه های تاریکی کمی نور هست هنوز...