5. خویشتن را به کلامی پلید مسلح میکنند،و چون سخن میگویند، برای پنهان کردن دامهاست؛و میگویند: «کیست که آنها را ببیند؟»
21. سرزنش دل من را شکسته است و به شدت بیمار شدهام، انتظار مشفقی کشیدم ولی نبود، و برای تسلیدهندگان (منتظر شدم) اما نیافتم
25. خشم خود را بر ایشان بریز، و شدت غضب تو ایشان را دریابد
28. گناه بر گناه ایشان مزید کن، و در عدالت تو داخل نشوند
32. و این پسندیدة خدا خواهد بود، بیش از گاو و گوسالهای که شاخها و سمها دارد
15. ما را در میان امتها ضربالمثل ساختهای، (موجب) جنبانیدن سر (به عنوان تحقیر) در میان قومها(قرار دادهای)
18. این همه بر ما واقع شد، اما تو را فراموش نکردیم و در عهد تو خیانت نورزیدیم
22. آیا خد.ا این را بررسی نخواهد کرد، زیرا او نهانخانههای قلب را میداند
6. دشمنانم دربارة من به بدی سخن میگویند، که کِی بمیرد و نام او گُم شود
15. آنانی که قصد هلاکت جان من دارند، جمیعاً خجل و شرمنده شوند، و آنانی که در بدی من رغبت دارند، به عقب برگردانیده و رسوا گردند
5. مقدسان من را نزد من جمع کنید، که عهد را با من به قربانی بستهاند
2. آنان که قصد جان من دارند،سرافکنده و شرمسار گردند؛آنان که تیرهروزی مرا آرزومندند،واپس نشینند و رسوا گردند؛
5. و به کبریایی خود سوار شده غالب شو به خاطر حقیقت و تواضع وصداقت (ات) هدایت خواهی شد که با یمینت (اعمال) مهیب (انجام دهی)
16. مرگ بر ایشان ناگهان فرو آید و زنده بگور فروروند، زیرا شرارت در مسکنهای ایشان و در میان ایشان است
4. همة ایشان مرتد شده با هم فاسد گردیدهاند، نیکوکاری حتی یکی هم نیست
5. چیزهای مشکل را به قوم خود نشان دادهای، بادة سرگردانی به ما نوشانیدهای
3. و نیزه را بیرون آور و راه را پیش روی جفاکنندگانم ببند، و به جان من بگو من نجات تو هستم
7. زیرا دام خود را برای من بیسبب در حفرهای پنهان کردند، که آن را برای جان من بیجهت کنده بودند
16. مثل بدکارانی که برای لقمه نان مسخرگی میکنند، دندانهای خود را بر من میفشارند
25. تا در دل خود نگویند اینک مراد ما، تا نگویند او را بلعیدهایم
20. بدیهایی (که بر) مرد صالح (حادث میشود) بسیار است، اما خد.اوند او را از همة آنها خواهد رهانید
22. شریر را شرارت هلاک خواهد کرد، و از دشمنان مرد صالح مواخذه خواهد شد
11. اینک قدمهای ما را احاطه کردهاند، و چشمان خود را دوختهاند تا ما را به زمین بیندازند
10. از این رو قوم او به آنها روی میآورندو مشتاقانه هر سخن آنها را میپذیرند.
4. آیا همة گناهکاران بیمعرفت هستند، که قوم من را میخورند چنانکه نان میخورند، و خد.اوند را نمیخوانند
5. مبادا دشمنم گوید بر او غالب آمدم، و مخالفانم از پریشانیم شادی نمایند