7. یوسف برادرانش را دیده آنها را شناخت. خود را به آنها بیگانه جلوه داد با آنها سخت صحبت کرد و به ایشان گفت از کجا آمدهاید؟ گفتند: از سرزمین کِنَعَن (کنعان) برای خرید خواربار.
8 .عدالت را دوست و شرارت را دشمن داشتی، بنابراین خد.ای تو، تو را به روغن شادمانی بیشتر از رفقایت مسح کرده است